تاثیر روانی اینترنت اشیا بر محیط کار
تأثیرات روانی اینترنت اشیاء در شرکت ها :
اینترنت اشیاء (“IoT”) یک واقعیت اجتناب ناپذیر در محیط های کاری امروزی است. به لطف در دسترس بودن بیشمار ارتباطات موبایل، همراه با سرعت و پهنای باند بهبود یافته، موارد بیشتر و بیشتری در حال به دست آوردن قابلیتهای اتصال اینترنتی هستند که تا چند سال پیش غیرقابل تصور بود.
تاثیر روانی اینترنت اشیاء بر محیط کار، همچنین مبهم است. این واقعیت جدید متحول کننده چه تأثیری بر شرکت های بزرگ و نیروی کار آنها خواهد داشت؟ چه چالشهایی با تنوع گوناگون سرویش ها و خدمات دستگاهای متصل، که ممکن است در معرض خطر قرار گیرند، معرفی خواهند شد؟
ممکن است سالها طول بکشد تا تصویر کامل مشخص شود، اما شرکتها باید فوراً سیاستها، رویهها و فرهنگ شرکتی خود را تطبیق دهند. اینترنت اشیاء نشان دهنده یک تحول عمیق در چشم انداز فناوری و روانشناسی محیط کار خواهد بود که مزایا و معایب آن باید در نظر گرفته شوند.
معایب: اینترنت اشیاء می تواند محل کار ناآشنایی ایجاد کند
اینترنت اشیاء این پتانسیل را دارد که ارزش افزوده زیادی ایجاد کند تا به تیم ها اجازه دهد در فواصل بسیار دور با یکدیگر همکاری کنند. در واقع، بسیاری از شرکتها در حال دستیابی به صرفهجوییهای عملیاتی قابلتوجهی هستند که از دنیای جدید اتصال موبایل برای کاهش فضای کاری فیزیکی خود به نفع «تیمهای مجازی» استفاده میکنند. این تیم ها ممکن است در سطح جهانی توزیع شوند و ممکن است هرگز رو در رو کار نکنند.
فضیلت های پشت مشارکت و مدیریت چنین تیمی جدید نیست، اما بهترین شیوه ها فقط در کانون توجه قرار گرفته اند. وقتی همکاری تیمی از طریق نرمافزار و مسافتهای طولانی میانجیگری میشود، درک تفاوتهای ظریف پشت ارتباط و شناسایی مقاصد دیگران میتواند دشوارتر باشد – که احتمالاً منجر به سوء تفاهمهای مخرب میشود.
از طرف دیگر ، محل کار شما از «مکانی که به آنجا می روید» به «مجموعه ای از فعالیت ها» تبدیل می شود. این ممکن است در نهایت منجر به استقلال بیشتر برای کارکنان شود که مشارکت آنها ممکن است به آنها اجازه دهد تا بدون گذراندن یک مسیر که هر در روز متعارف قرارداد تمام وقت 8 ساعت کار در روز در محل کار ، از دور در “محل کار” حضور داشته باشند.
اینکه آیا این احساس، استقلال یا بیگانگی ایجاد میکند، ممکن است در نهایت به این بستگی دارد که آیا حمایتهای قانونی برای حرفهایهایی که بیشتر و بیشتر مشارکتهای روزانهشان را از یک مکان خارج از سایت انجام میدهند، ادامه مییابد یا خیر.
معایب: محل کار به یک زندان مخوف تبدیل می شود
با افزایش اتصال موبایلی بیشتر و بیشتر افراد خود را برای کار به صورت 24 ساعته از طریق تلفن های خود می بینند. دستگاههای «همیشه روشن» به یک محل کار «همیشه روشن» منجر شدهاند که در آن بسیاری از افراد با اضطراب بررسی نکردن کارشان همیشه احساس ناراحتی میکنند.
اینترنت اشیاء این قابلیت منحصر به فرد را دارد که این کنترل روانی را به مراتب بیشتر در محل کار گسترش دهد.
البته هر زمان که کارمندان در اداره هستند باید حرفه ای عمل کنند. با این حال، اینترنت اشیاء ظرفیت بسیار زیادی برای ردیابی حرکات فردی در طول روز کاری فراهم میکند، دادههایی که – در حالی که به طور بالقوه مفید هستند – میتوانند استقلال را کاهش دهند و حس نظارت مداوم را ایجاد کنند.
در عوض، این دادهها راههای جدیدی را برای شرکتها فراهم میکند تا کنترل دقیقی بر منابع سرمایهگذاریشده در فضای فیزیکی خود اعمال کنند. به عنوان مثال، حسگرها می توانند نور، دما و سایر شرایط داخلی را بر اساس استفاده تنظیم کنند – هزینه های عملیاتی و هدر رفت منابع را کاهش می دهند.
مقالات شرکت پرتوتاپ رایان
مزایا: ایمنی و امنیت بیشتر
به خصوص در محیط هایی مانند تولید و استخراج منابع، اینترنت اشیاء پتانسیلی برای کاهش خطراتی دارد که زمانی تصور می شد غیرقابل حل هستند. سیستمهای ایمنی که قبلاً از شبکهای از حسگرهای منفرد تشکیل میشدند، که بسیاری از آنها عملکردهای جداگانه اما مرتبط با یکدیگر داشتند، اکنون میتوانند به طور کامل در یک شبکه واقعی ادغام شوند.
این به سیستمها اجازه میدهد تا دادههای منجر به ریسک را جمعآوری کنند، قبل از بروز خطر به طرفهای مربوطه اطلاع دهند و بر اساس عملکرد در یک حوزه که احتمال بروز خطرات در مناطق دیگر بیشتر است، تعمیم دهند. این کار باعث میشود که ناظران انسانی از نگرانی دائمی در مورد ایمنی رها شوند، در حالی که به کارشناسان ایمنی این فرصت را میدهد تا بر عملیاتهای سطح بالا تمرکز کنند.
البته در مورد مدل فعلی ایمنی صنعتی که تا حد زیادی به هوشیاری فردی متکی است، باید گفت. کارگران ممکن است بتوانند زمان کمتری را صرف فکر کردن فعالانه در مورد ایمنی کنند، اما نباید از اصولی که آنها را ایمن نگه میدارند غافل شوند – در نهایت، سیستمها ممکن است شکست بخورند. افزودن سیستمهای ایمنی اضافی بر روی تلفنهای هوشمند کارگران ممکن است تا حدودی به کاهش این خطر کمک کند، اما جایگزین مناسبی برای آموزش اساسی نیست.
مزایا: ارزش کمی سازی عمیق در برابر کیفی سازی
امکانات کمی سازی در اینترنت اشیاء می تواند آگاهی عملیاتی مهمی را ایجاد کند، حتی زمانی که به طور گسترده پرسنل “دورکار” باقی بمانند. ردیابی گردش کار و نظارت بر عملکرد این پتانسیل را دارند که به یک “اهرم نظارتی” همیشه حاضر تبدیل شوند که در ذهن کارمندان بزرگ جلوه می کند – اما همچنین می توان از آنها به گونه ای استفاده کرد که تلاش ها را در همه سطوح غنا بخشد.
هنگامی که جمع آوری و تجزیه و تحلیل کلان داده با مداخله فعال و مثبت ترکیب می شود، می تواند موقعیت های برد-برد را برای همه دینفعان ایجاد کند. به عنوان مثال، تجهیزات اینترنت اشیاء با استفاده از فناوری بینایی ماشین ممکن است قادر به کشف ناکارآمدیها در یک فرآیند مشترک باشند، چه در لایه تولید و چه در لایه فروش. با این حال، به جای این که تصور شود افراد را مجازات می کنند، می توان رویه ها و آموزش های جدیدی را برای ارتقای کارکنان به سطح بعدی توسعه داد.
در سالهای آینده، شرکتها با چالش بزرگی روبرو خواهند شد: جمعآوری و مرتبسازی حجم بیسابقهای از دادهها در مورد هر حوزه از عملیات. در این اقیانوس از داده ها، بینش هایی پنهان است که می تواند بهره وری و کارایی را افزایش دهد و در عین حال هزینه ها را تا شاید کمترین سطح ممکن کاهش دهد. با این حال، اینکه آیا این تغییر از توسعه کارمندان با اعتماد به نفس و سازگار پشتیبانی می کند، بستگی به نحوه استفاده از داده ها برای – یا روی – آن کارکنان دارد.
اگر اینترنت اشیاء صرفاً به عنوان راهی برای انضباط و تنبیه نیروی کار به روشی فراگیرتر از همیشه تلقی شود، مطمئناً هم منفعلانه و هم فعالانه با آن مقابله می شود. با این حال، اگر از همان بینش کلان دادهها برای «تیز نگهداشتن اره»( یک اصطلاح هست به معنای داشتن یک برنامه متعادل برای خود نوسازی در چهار زمینه: جسمی، اجتماعی/عاطفی، ذهنی و معنوی. استفاده شود) و راههای جدیدی برای پشتیبانی از همه حوزههای کاربردی در انجام بهترین کار ممکن ایجاد شود، ممکن است در تمام سطوح کسبوکار یک موهبت باشد. کمی سازی عمیق به اینترنت اشیاء این پتانسیل را می دهد که زمان جلسات غیرمولد را کاهش دهد و برنامه ها را برای نتایج بهتر بهینه کند، برای مثال – دو هدف تقریباً همه سازمان ها دارند، اما اغلب راهی برای دستیابی ندارند.
اخبار شرکت پرتوتاپ رایان
برای دستیابی به نتایج مثبت و پایدار با اینترنت اشیاء، اخلاق و فناوری باید مطابقت داشته باشند
تا همین اواخر، همه چیزهای متصل به اینترنت منحصراً در قلمرو متخصصان فناوری اطلاعات عمل می کردند. با این حال، برای به دست آوردن نتایج مثبت و پایدار از اینترنت اشیاء، شرکت ها ممکن است نیاز داشته باشند که دیدگاه دقیق تری از نحوه تأثیر فناوری بر شرکت داشته باشند. برخلاف روندهای کلان گسترده، مثلاً مالکیت گوشی های هوشمند، اینترنت اشیاء بر هر سازمانی که آن را پذیرفته است به روشی بسیار متفاوت تأثیر می گذارد.
شرکتها میتوانند با تصور پیادهسازی اینترنت اشیاء به عنوان یک تلاش متقابل، شروع خوبی داشته باشند. متخصصان منابع انسانی – به ویژه کسانی که با مدیریت عملکرد و توسعه حرفه ای مرتبط هستند – باید در ساخت و معرفی استراتژی اینترنت اشیاء جایگاهی بر سر میز داشته باشد. به همین ترتیب، مدیران ارشد باید مدیران میانی را تشویق کنند تا در درک اینکه چگونه اینترنت اشیاء بر روحیه تأثیر می گذارد، «گوش به زنگ» باشند. مکانیسم های بازخورد مستقیم نیز کمک خواهد کرد.
عصر اینترنت اشیاء تازه شروع شده است. بسیاری از بزرگترین کمک های آن سال ها باقی مانده است. با این حال، با در نظر گرفتن یک دیدگاه اخلاقی و کلنگر از اینترنت اشیاء، شرکتها واقعاً میتوانند پایه و اساس را برای استفاده از پتانسیل رو به رشد آن ایجاد کنند. برنامهریزی و پیشاندیشی به تیمهای رهبری کمک میکند تا رویکرد اینترنت اشیاء را توسعه دهند که ضمن احترام به عامل انسانی ضروری، بازگشت سرمایه را تضمین میکند.
باز نشر داده شده از وبسایت : https://iimag.ir/
لینک خبر : https://iimag.ir/the-psychological-effects-of-the-iot/