کشاورزی هوشمند مبتنی بر اقلیم CSA نیازمند یکپارچگی دیجیتالی اطلاعات آب و هوا و کشاورزی است. ایران به سرعت در حال دیجیتالی شدن است، بنابراین سیاستها و شیوههای آن برای دستیابی به کشاورزی هوشمند با آب و هوا نیز باید یکپارچهسازی دیجیتالی را ترویج کند. این خلاصه خط مشی چارچوب و راهنمای فرآیندی را ارائه می دهد:
(الف) ادغام دیجیتالی اطلاعات کشاورزی و آب و هوای ایران؛
(ب) سیاستهای موجود کشاورزی و اطلاعات آب و هوایی ایران را در چارچوب تجزیه و تحلیل کند.
(ج) نقاط قوت، ضعف، و نادیده گرفته شده خود را برجسته کند.
(د) مسیرهایی را برای آینده توصیه کند. این مختصر به تعیین مسیرهای مؤثر شناخته شده برای کشاورزی هوشمند مبتنی بر اقلیم کمک می کند که باید تقویت شوند، مسیرهای ناکارآمد شناخته شده ای که باید تغییر مسیر دایران، و مسیرهای ناشناخته جدیدی که باید کشف و کاوش شوند.
بنابراین، نقشه راه جامعی برای مسیرهای دیجیتالی سازی موثر به کشاورزی هوشمند مبتنی بر اقلیم در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه، به صورت جداگانه و جمعی ایجاد خواهد کرد.
چالش
کشاورزی هوشمند اقلیمی (CSA) بخشی از چشم انداز اهداف توسعه پایدار (SDGs) ایران و کشورهای در حال توسعه است. این یک چالش پیچیده و در بزرگ مقیاس است. هستی شناسی نقشه راه دیجیتالی سازی برای CSA در ایران ، تجسم واضح، مختصر و جامع چالش، و یک «نقشه» از مسیرهای مقابله با چالش است (شکل 1[a] را ببینید). دیجیتالی شدن CSA را می توان به عنوان ادغام فناوری های دیجیتال در سیستم های کشاورزی-غذایی، به طور خاص با دستیابی به اهداف CSA درک کرد.
هدف CSA بهینه سازی بهره وری کشاورزی یک کشور، انعطاف پذیری، و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای (شکل 1 – نتیجه) در پاسخ به تغییرات آب و هوایی (تغییرات طولانی مدت، برگشت ناپذیر در دما، بارش، رطوبت، فشار و باد) است؛ شکل 1 – آب و هوا. تغییر دادن). استراتژی ها باید مختص محصولات مختلف یک کشور(به عنوان مثال هندوستان)، یعنی غلات، حبوبات، دانه های روغنی، میوه ها، سبزیجات، ادویه جات ترشی جات، علوفه و محصولات دیگر باشد (شکل 1 – محصول). همچنین باید بصورت محلی در مناطق کشاورزی یک کشور (شکل 1 – منطقه) و مناطق فرعی آنها باشند.
CSA دانش در مورد اثرات کشاورزی تغییرات آب و هوا را در زمان واقعی یکپارچه می کند. با سنجش، نظارت، پردازش، ترجمه، برقراری ارتباط و بایگانی (شکل 1 – عملکرد) داده ها، اطلاعات، تفسیر و دانش (شکل 1 – نشانه شناسی) بازخورد و بازخورد به موقع را به سیاست گذاران و متخصصان ارائه می دهد. یاد می گیرد و سازگار می شود.
شکل 1: به عنوان مثال هستی شناسی نقشه راه دیجیتالی سازی برای کشاورزی هوشمند اقلیم محور در هندوستان
هستی شناسی 43200 (6*4*5*8*15*3) مسیر را برای CSA دیجیتال محصور می کند. هر مسیر ترکیبی از یک کلمه/عبارت از هر ستون هستی شناسی همراه با کلمات/عبارات متصل کننده مجاور است. مسیرها برای مثال عبارتند از:
- سنجش دیجیتالی دادهها در مورد اثرات تغییر دما بر محصولات غلات در منطاطق البرز و زاگرس در ایران برای مدیریت موثر بهرهوری کشاورزی.
- پردازش دیجیتالی تفسیر در مورد اثرات تغییرات سرعت باد بر محصولات علوفه ای در جنوبی و غربی و منطقه تپه ای در ایران برای مدیریت موثر انتشار گازهای گلخانه ای کشاورزی
- ارتباط دیجیتالی دانش در مورد اثرات تغییرات بارندگی بر محصولات گرمسیری در بخش جنوبی ایران برای مدیریت انعطاف پذیری کشاورزی موثر.
چالش این است که به طور سیستماتیک مسیرهای دیجیتال موثر شناخته شده به CSA را کشف و تقویت کنیم، مسیرهای ناکارآمد شناخته شده را تغییر مسیر دهیم، و مسیرهای ناشناخته جدید را کشف کنیم. در حال حاضر هیچ مدل معتبری برای رسیدگی به این چالش وجود ندارد.
نقش G20 در مقابله با چالش
G20 باید با اتخاذ چارچوب هستی شناختی، روش و توصیه هایی برای تعیین دستور کار برای: (الف) تحقیق، سیاست و عمل، و (ب) ترجمه تحقیق به خط مشی از طریق بازخورد و یادگیری تمرین کنید. G20 باید کمیته ای را برای تدوین دستور کار سیستمی برای تحقیقات سیستماتیک، سیاست ها و شیوه های دیجیتالی کردن CSA در یک کشور با استفاده از هستی شناسی تشکیل دهد. گروههای تعاملی Think20 مشاوره تحقیقاتی و سیاستی را به G20 ارائه میکنند و تالارهای ایدهآلی برای توسعه چارچوب هستیشناختی هستند، زیرا ریاست G20 هر ساله بین کشورهای عضو چرخش میکند. این پلتفرمها علاوه بر ارائه راهنماییهای تحقیقاتی-سیاستی از طریق خلاصههای خطمشی گروههای ضربت، میتوانند کارشناسانی را نیز درگیر کنند که میتوانند ایجاد چارچوبهای هستیشناختی خاص کشور را تسهیل کنند و پیشرفت را با استفاده از شاخصهای مناسب پیگیری کنند.
هیچ چارچوب واحد یا تلاش هماهنگ مشابهی برای رسیدگی به چالش و ارائه یک نقشه راه وجود ندارد. دستور کار کمیته باید برنامههای کشور (و محلی) و بازیگران چندجانبه مانند سازمان غذا و کشاورزی و بانک جهانی را اطلاعرسانی کند و از آن مطلع شود.
هستی شناسی CSA باید در سطح جهانی به عنوان چارچوبی برای همه کشورهای G20 با تطبیق طبقه بندی محصولات و منطقه برای هر کشور پذیرفته شود. سپس می توان از این به عنوان یک چارچوب جهانی که با نیازهای محلی سازگار است استفاده کرد. در این چارچوب، هر کشوری می تواند مسیرهای خود را بر اساس نیازها، اولویت ها و منابع محلی خود انتخاب کند. اتخاذ یک چارچوب مشترک به رسمیسازی و انتقال دانش و بازخوردها و آموختههای حاصل از پیادهسازی در داخل یک کشور به کشورهای G20 و همچنین کشورهای غیر G20 کمک میکند. این کمک خواهد کرد که چرخه تولید و کاربرد دانش در چالش از یک تلاش انتخابی، تقسیمبندیشده و بیحرکت به یک تلاش همدیدی، سیستمی و سیستماتیک تبدیل شود.
این چارچوب باید برای ترسیم دوره ای وضعیت تحقیق، نیاز و عملکرد CSA توسط یک کشور استفاده شود. تجزیه و تحلیل شکاف بین این سه به هدایت ترجمه تحقیق به سیاست و عمل و سپس بازگشت به تحقیق، ایجاد یک بازخورد و چرخه یادگیری با فضیلت برای دستیابی به چشم انداز SDG-3 (سلامت و رفاه خوب) کمک می کند.
بنابراین، کمیته G20 باید به کشورها کمک کند تا در تلاشهای خود با یکدیگر همکاری کنند، سیاستهای خود را هماهنگ کنند و آموختههای خود را به اشتراک بگذارند. باید مسیر دیجیتالی شدن CSA را در G20 و در سطح جهانی تعیین کند و باید یک “نقشه” برای تلاش جهانی ارائه دهد.
توصیه هایی به G20
توصیههای زیر میتواند به ایجاد سیاستهای دیجیتالیسازی کشاورزی برای رسیدگی به الزامات کلیدی CSA در ایران کمک کند. چنین سیاست هایی را می توان به سایر کشورهای G20 و کشورهای غیر G20 نیز تعمیم داد. توصیهها بر اساس پنج بعد هستیشناسی – نتیجه، منطقه، محصول، عملکرد دیجیتال و نشانهشناسی دیجیتال سازماندهی میشوند. بعد تغییر اقلیم برون زا است و اثرات آن باید توسط سیاست ها درک شده و مورد توجه قرار گیرد.
مدیریت نتیجه
هستی شناسی را می توان به عنوان یک مدل ورودی-فرایند-خروجی با سه نتیجه مشاهده کرد: بهره وری، انعطاف پذیری، و انتشار. این سه نتیجه هم مستقل از یکدیگر هستند و هم به یکدیگر وابسته هستند. در نتیجه، همیشه یک مبادله بین آنها وجود دارد که باید مدیریت شود. به عنوان مثال، به حداکثر رساندن بهره وری ممکن است انعطاف پذیری را کاهش دهد و انتشار گازهای گلخانه ای را افزایش دهد. سیستم غذایی جهانی سهم عمده ای در انتشار گازهای گلخانه ای دارد. هماهنگ کردن نتایج انتشار با نتایج بهره وری و انعطاف پذیری بخشی از چالش دیجیتالی کردن CSA است. سیاست های بالقوه با سه نتیجه فهرست شده اند.
بهره وری
- تشویق به اتخاذ شیوههای مدیریت پایدار خاک مانند کشاورزی ارگانیک، خاکورزی حفاظتی و تناوب زراعی از طریق آموزش و برنامههای آموزشی ترکیبی برای کشاورزان
- ارائه یارانه و مشوق های مالی برای استفاده از روش های آبیاری کارآمد مانند آبیاری قطره ای و برداشت آب باران.
- در تحقیق و توسعه انواع بذر اصلاح شده که با شرایط رشد محلی سازگار بوده و در برابر آفات و بیماری ها مقاوم هستند سرمایه گذاری کنید.
تاب آوری
- ترویج تنوع محصولات از طریق توسعه زنجیره های ارزش برای محصولات مختلف و فراهم کردن زیرساخت های بازار و حمایت.
- توسعه و اجرای یک استراتژی مدیریت ریسک جامع که شامل محصولات بیمه و حمایت مالی از کشاورزان آسیب دیده از بلایای آب و هوایی است.
- از اتخاذ شیوه های زراعت جنگلداری از طریق ارائه مشوق های مالی، کمک های فنی و خدمات ترویجی حمایت کنید.
مدیریت انتشار
- توسعه و اجرای سیاستهایی که شیوههای خاکورزی کاهشیافته مانند خاکورزی حفاظتی و کشاورزی بدون خاکورزی را ترویج میکنند.
- ارائه مشوقهای مالی و حمایت برای پذیرش فناوریهای انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و زیست توده.
- تدوین و اجرای مقررات و استانداردهایی برای شیوه های مدیریت پایدار دام، از جمله کاهش استفاده از آنتی بیوتیک ها و هورمون ها، بهبود مدیریت خوراک و مدیریت کود برای کاهش انتشار متان.
- توسعه و اجرای سیاست هایی که انتشار ناشی از اقداماتی مانند سوزاندن بقایای محصولات را کاهش می دهد.
مدیریت منطقه ای
استفاده از ابزارها و فناوریهای دیجیتالیسازی برای متمایز کردن مؤثر مدیریت CSA در مناطق مختلف ایران ضروری است. این می تواند به جمع آوری داده ها و اطلاعات در زمان واقعی در مورد تغییرات منطقه ای در آب و هوا، نوع خاک و حاصلخیزی، تنوع محصول و الگوهای کشت، الگوهای زمین داری و مالکیت، و شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به منابع کمک کند.
پلتفرمهای دیجیتال میتوانند به ارائه خدمات توسعه سفارشی و خاص منطقه به کشاورزان کمک کنند، از جمله پیشبینی آبوهوا، گزارشهای سلامت خاک، و توصیههای محصول. این میتواند کشاورزان را قادر سازد تا شیوهها و فناوریهایی را اتخاذ کنند که برای شرایط منحصربهفرد کشاورزی-اکولوژیکی و اجتماعی-اقتصادی آنها مناسب است. استفاده از ابزارهای دیجیتالی مانند حسگرها، پهپادها و تصویربرداری ماهوارهای میتواند به بهینهسازی استفاده از منابع و ترویج کشاورزی دقیق کمک کند.
علاوه بر این، دیجیتالی شدن میتواند به مشارکت و همکاری ذینفعان کمک کند و کشاورزان، سیاستگذاران، محققان و سایر ذینفعان را برای تبادل دانش و بهترین شیوهها گرد هم بیاورد. این میتواند توسعه سیاستها و برنامههای خاص منطقه را که شیوهها و فناوریهای CSA را ترویج میکنند، تسهیل کند.
به طور خلاصه، دیجیتالی شدن میتواند نقش مهمی در ایجاد تمایز مدیریت CSA در مناطق مختلف ایران داشته باشد. میتواند به جمعآوری و ارائه دادهها و اطلاعات خاص منطقه، ترویج کشاورزی هوشمند، و تسهیل تعامل و همکاری ذینفعان کمک کند. این میتواند به ترویج شیوهها و فنآوریهایی که برای شرایط منحصربهفرد کشاورزی-اکولوژیکی و اجتماعی-اقتصادی هر منطقه مناسب هستند کمک کند.
مدیریت زراعی
برای ترویج استفاده موثر از دیجیتالی شدن در مدیریت محصولات هوشمند آب و هوایی، توجه به پیشنهادات سیاستی زیر مهم است:
- تمایز مدیریت CSA در بین محصولات: این شامل شناسایی شرایط منحصر به فرد زراعی-اکولوژیکی و اجتماعی-اقتصادی هر محصول و طراحی سیاستها و برنامههای خاص منطقه است که شیوهها و فناوریهای CSA را ترویج میکند. پلتفرم های دیجیتال میتوانند به ارائه خدمات توسعه سفارشی و ویژه محصول به کشاورزان کمک کنند، از جمله پیشبینی آبوهوا، گزارشهای سلامت خاک، و توصیههای محصول.
- ادغام مدیریت CSA در بین محصولات: این شامل ترویج استفاده از شیوه های مدیریت یکپارچه محصول است که بر بهینه سازی استفاده از منابع، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و افزایش بهره وری در چندین محصول تمرکز دارد. ابزارهای دیجیتالی مانند حسگرها، هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد) و تصویربرداری ماهوارهای میتوانند به بهینهسازی استفاده از منابع و ترویج کشاورزی دقیق کمک کنند، که میتواند منجر به کاهش هزینههای ورودی و افزایش بازده شود.
- مدیریت دقیق محصول: این شامل اتخاذ تکنیک های کشاورزی دقیق است که از داده ها و اطلاعات بلادرنگ برای بهینه سازی استفاده از منابع و افزایش بهره وری استفاده می کند. فناوریهای دیجیتالی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و اینترنت اشیا را میتوان برای نظارت بر سلامت محصول، رطوبت خاک و سطوح مواد مغذی و ارائه توصیههای بلادرنگ به کشاورزان مورد استفاده قرار داد.
به طور کلی، استفاده از دیجیتالی شدن در مدیریت محصول CSA می تواند به ترویج شیوه های کشاورزی پایدار، بهینه سازی استفاده از منابع و افزایش بهره وری کمک کند. سیاستگذاران میتوانند با ارائه مشوقها و حمایت از کشاورزان، ترویج توسعه زیرساختهای دیجیتال و تسهیل مشارکت و همکاری ذینفعان، پذیرش فناوریهای دیجیتال را تشویق کنند.
مدیریت نشانه شناسی دیجیتال Digital Semiotics Management
ایران می تواند از داده ها، اطلاعات، تفسیر و دانش دما، بارش، رطوبت، فشار و تغییرات رفتار باد در محصول استفاده کند. در مناطق کشاورزی برای بهره وری موثر محصول، انعطاف پذیری و انتشار گازهای گلخانه ای به روش های زیر:
- جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های آب و هوا: ایران دارای شبکه گسترده ای از ایستگاه های هواشناسی در سراسر کشور است که داده های دما، بارش، رطوبت، فشار و باد را جمع آوری می کند. از این داده ها می توان برای تجزیه و تحلیل الگوهای آب و هوا و شناسایی روندهایی که بر رشد و عملکرد محصول تأثیر می گذارد استفاده کرد. الگوریتمهای یادگیری ماشینی را میتوان برای پردازش دادهها و ارائه اطلاعات بیدرنگ به کشاورزان در مورد پیشبینی آبوهوا، شیوع آفات و بیماریها و زمانهای بهینه کاشت و برداشت استفاده کرد.
- توسعه مدلهای مخصوص محصول: ایران دارای طیف متنوعی از محصولات است که در مناطق مختلف رشد میکنند، که هر کدام دارای شرایط منحصر به فردی برای دما، بارندگی و سایر عوامل آب و هوایی هستند. مدلهای مخصوص محصول را میتوان با استفاده از دادهها و اطلاعات مربوط به تنوع آب و هوا برای پیشبینی عملکرد محصول، شناسایی خطرات بالقوه و بهینهسازی استفاده از منابع توسعه داد. این مدلها را میتوان در پلتفرم های دیجیتال ادغام کرد تا توصیههای متناسب با شیوههای مدیریت محصول را به کشاورزان ارائه دهد.
- ترویج کشاورزی هوشمند: کشاورزی هوشمند شامل استفاده از فناوری های دیجیتال مانند حسگرها، هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد) و تصویربرداری ماهواره ای برای نظارت بر سلامت و رشد محصول و ارائه توصیه های بلادرنگ به کشاورزان است. این رویکرد می تواند به بهینه سازی استفاده از منابع، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و افزایش بهره وری محصول کمک کند. با ترکیب داده ها و اطلاعات آب و هوا در فناوری های کشاورزی دقیق، کشاورزان می توانند تصمیمات مبتنی بر داده را اتخاذ کنند که متناسب با شرایط آب و هوایی محلی باشد.
- افزایش ظرفیت و دانش کشاورزان: برای استفاده مؤثر از دادهها و اطلاعات در مورد تغییرات آب و هوایی، کشاورزان باید مهارتها و دانش لازم برای تفسیر و اعمال این اطلاعات را در شیوههای کشاورزی خود داشته باشند. برنامه های آموزشی و خدمات ترویجی را می توان برای ایجاد ظرفیت کشاورزان در استفاده از ابزارهای دیجیتال و تفسیر داده های آب و هوا توسعه داد. این برنامه ها را می توان به گونه ای طراحی کرد که برای همه کشاورزان از جمله کشاورزان خرده مالک در دسترس و مقرون به صرفه باشد.
به طور کلی، استفاده مؤثر از دادهها، اطلاعات، تفسیر و دانش تغییرات دما، بارش، رطوبت، فشار و باد بر روی محصولات در مناطق کشاورزی میتواند به کشاورزان ایران کمک کند تا بهرهوری، انعطافپذیری و مدیریت انتشار را افزایش دهند. با استفاده از فناوری های دیجیتال و ایجاد ظرفیت کشاورزان، ایران می تواند شیوه های کشاورزی پایدار و مقاوم در برابر آب و هوا را ترویج دهد که هم برای کشاورزان و هم برای محیط زیست مفید است.
مدیریت توابع دیجیتال
عملکردهای دیجیتالی سنجش، نظارت، پردازش، ترجمه، ارتباط و بایگانی چرخه ای و مداوم هستند. چرخه های در حال انجام باید بازخورد و بازخورد لازم برای دستیابی به نتایج کارآمد و مؤثر را فراهم کنند. حلقه های بازخورد و بازخورد باید مسیرهای صحیح CSA را تقویت کرده و مسیرهای نادرست را تغییر مسیر دایران.
زیرساخت و حاکمیت عملکردهای دیجیتال باید با سیاست های قانونی، اقتصادی، نظارتی، مالی/مالی، اطلاعاتی، قراردادی، حقوقی و اجتماعی ایجاد شود. هدف این سیاست ها باید دو جنبه باشد:
(الف) حفظ چرخه عملکرد انفورماتیک CSA، و
(ب) تقویت یکپارچگی انفورماتیک CSA.
سیاستها باید به دنبال تقویت محرکهای این اهداف، ایجاد هنجارهایی برای عملکرد آنها و کاهش موانع بر سر راه آن باشند.
مدیریت CSA
به طور خلاصه، دیجیتالیسازی میتواند به کشاورزان و سیاستگذاران دسترسی به دادهها، اطلاعات و دانش بلادرنگ فراهم کند. و می تواند تصمیم گیری را بهبود بخشد و از اجرای موثر سیاست های ارتقای بهره وری، انعطاف پذیری و مدیریت انتشار گازهای گلخانه ای در کشاورزی حمایت کند.
- بهبود جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها: فناوریهای دیجیتال میتوانند جمعآوری دادههای دقیق و در زمان واقعی را در مورد سلامت خاک، در دسترس بودن آب و شرایط آب و هوایی امکانپذیر کنند. این اطلاعات می تواند برای توسعه سیاست ها و مداخلات هدفمند برای ارتقای بهره وری، انعطاف پذیری و مدیریت انتشار استفاده شود.
- کشاورزی هوشمند و کشاورزی دقیق: فناوریهای دیجیتالی مانند تصویربرداری ماهوارهای، پهپادها و حسگرها میتوانند به کشاورزان در استفاده بهینه از منابعی مانند آب، کود و آفتکشها کمک کنند. این می تواند به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی کمک کند.
- دسترسی به اطلاعات بازار: پلتفرمهای دیجیتال میتوانند اطلاعات بیدرنگ قیمت، تقاضا و عرضه را در اختیار کشاورزان قرار دایران. این می تواند به کشاورزان کمک کند تا تصمیمات آگاهانه ای در مورد اینکه چه محصولاتی را پرورش دایران، چه زمانی بفروشند و به چه قیمتی بپردازند.
- خدمات آموزشی و ترویجی: از پلتفرم های دیجیتالی می توان برای ارائه خدمات آموزشی و ترویجی به کشاورزان در زمینه شیوه های کشاورزی پایدار، مدیریت ریسک و CSA استفاده کرد.
- نظارت و ارزیابی: فناوریهای دیجیتال میتوانند به سیاستگذاران کمک کنند تا تأثیر سیاستها و مداخلات را بر بهرهوری، انعطافپذیری و مدیریت انتشارات نظارت و ارزیابی کنند. این می تواند به شناسایی مناطقی که نیاز به سرمایه گذاری و حمایت بیشتر است کمک کند.
نتیجه گیری:
دیجیتالی شدن CSA نیاز به یک نقشه راه دارد. این خلاصه خط مشی چارچوبی واضح، مختصر و جامع برای مذاکره در مورد هزارتوی مسیرهای CSA ارائه می دهد. این چارچوب می تواند برای مدیریت سیستم های دیجیتالی سازی در سطح محلی، ملی و بین المللی استفاده شود. می تواند مبنای یادگیری سیستم های CSA در همه سطوح باشد. پرداختن به چالش CSA یک پیش نیاز برای مقابله با چالش امنیت غذایی است و دیجیتالی شدن برای این کار ضروری است.